گياه تراريخته به گياهي گفته ميشود كه يك يا چند ژن محدود را از گونههاي ديگري به جز خزانه ژنتيكي آن گياه از طريق روشهاي مدرن ژنتيك مولكولي و مهندسي ژنتيك دريافت كرده باشد. هدف از اين كار، بهبود مقاومت گياه نسبت به برخي از آفات يا بيماريهاي گياهي (تنشهاي زيستي)، افزايش تحمل تنشهاي غير زنده نظير شوري و كمآبي، بهبود كيفيت و بازارپسندي محصول، افزايش توليد و عملكرد گياه، افزايش بهرهوري در كشاورزي و در نهايت، افزايش سطح سلامت جامعه از طريق كاهش مصرف انواع سموم و كودهاي شيميايي است. با وجود تلاش هاي فراوان، تا به امروز نه تنها هيچ تضميني براي رسيدن به اهداف فوق وجود ندارد بلكه در مواردي محصولات تراريخته به علت كوتاه بودن فرآيند "بررسي سلامت"، اثرات بسيار مخربي را بر سلامت جامعه بشري داشته اند.[1]
با توجه به اينكه موجودات زنده مختلف، صفات و خصوصياتي دارند كه به آنها توانايي ويژهاي ميدهد كه بتوانند برخي شرايط نامساعد محيطي را بهتر تحمل و مديريت كنند يا در برابر آفات و بيماريهاي خاصي مقاومت داشتهباشند، و عطف به اينكه اين خصوصيات، از ژنهايي كه در اين موجودات يافت ميشود، ناشي ميشود، هدف از روشهاي مهندسي ژنتيك، استفاده از اين قابليتها براي بهبود گياهان زراعي است. به عنوان مثال، گياهان بياباني و شورپسند، قابليت رشد در شرايط بسيار سخت و كمآب بيابانها را دارا هستند. اين قابليت كه ناشي از ژنهاي آنهاست كه در طول ميليونها سال تكامل به دست آوردهاند، ميتواند از طريق روشهاي مهندسي ژنتيك در اصلاح گياهان زراعي مورد استفاده قرار گيرد. اين ويژگيها معمولاً در گياهان زراعي يافت نميشود تا به كمك روشهاي اصلاح نژاد مرسوم و سنتي بتوان آنها را به گياهان زراعي منتقل كرد. به همين دليل، يافتن، جداسازي و انتقال ژن يا ژنهاي عامل اين ويژگيها، كه گاهي در گياهان غير همخانواده يا حتي موجود زندهٔ ديگر مانند يك گونهٔ باكتري موجود ميباشد، از طريق روشهاي متداول اصلاح نباتات محقق نخواهد شد. از اين رو، در استفاده از اين قابليت بايد دستهٔ ديگري از روشهاي اصلاحي را مورد استفاده قرار داد كه به روشهاي ژنتيك مولكولي و مهندسي ژنتيك معروف شدهاند. اگرچه اين روشها از دهه 1970 ميلادي ابداع شده و تكامل يافتهاند ولي بيست سال طول كشيد تا نخستين نمونههاي توليد تجاري و استفاده از گياهان تراريخته با صفاتي چون مقاومت به يك آفت، بيماري يا خشكي وارد كشاورزي مدرن شود. هرچند كه نخستين محصول تراريخته تجاري يعني توتون مقاوم به ويروس موزاييك در سال 1993 در چين به توليد انبوه رسيد ولي ايالات متحده آمريكا از سال 1996 با توليد محصولات تراريختهاي مانند پنبه مقاوم به آفات بالپولكدار (پروانهاي مثل كرم غوزه، كرم سرخ و …)، ذرت مقاوم به علفكش و سوياي مقاوم به علفكش وارد اين عرصه شد و در حال حاضر با توليد بيش از 71 ميليون هكتار انواع محصولات تراريخته، بزرگترين توليدكننده و مصرفكننده اين محصولات در جهان است. كشورهاي برزيل با 44 ميليون هكتار، آرژانتين با 29 ميليون هكتار و هند با 12 ميليون هكتار در ردههاي بعدي هستند. در سال 2017 سطح زير كشت اين محصولات به 185 ميليون هكتار رسيدهاست. با اين وجود، كاربرد محصولات تراريخته به كشاورزي مدرن منحصر نشده و امروزه گياهان تراريخته در صنعت داروسازي جهت توليد صنعتي برخي تركيبات دارويي يا تركيبات داراي كاربرد پزشكي نيز مورد استفاده قرار داده ميشوند.[1]
با توجه به وجود قوانين و مقررات بينالمللي نظارتي بر اين محصولات نظير پروتكل ايمني زيستي كارتاهنا و كدكس غذايي آليمنتاريوس، وقتي يك محصول تراريخته در آزمايشگاه توليد ميشود، قبل از رهاسازي و توليد تجاري مجموعه كوتاهي از آزمايشهاي كيفي شامل آزمايشها و آناليز كيفيت، حساسيتزايي، زراعي و زيستمحيطي را از سر ميگذرانند. نتايج اين آزمايشها در هر كشور در اختيار مرجعي قانوني مربوطه قرار داده ميشود. اين مرجع كه از متخصصين مختلف تشكيل شدهاست، با بررسي نتايج آزمايشهاي ذكر شده از سه جنبه زراعي، بهداشتي و در نهايت زيستمحيطي، نسبت به رهاسازي آن محصول تصميمگيري ميكنند. در صورت موافقت با توليد آن محصول تراريخته، براي آن محصول مجوز توليد و مصرف صادر ميشود. برخي از محصولات توليد شده ي تراريخته اما، با وجود گذر از اين آزمايش ها اثرات مخربي را در بلند مدت بر سلامت جامعه بشري برجاي گذاشتند، كه از جمله ي آن ها مي تواند به ذرت، سويا، گندم و كلزاي مقاوم به سم گلايفوزيت نامبرد كه علاوه بر مقاومت بر سم گلايفوزيت مقادير بالايي از اين سموم را در بافت محصول خوراكي نگاه داشته و منجر به بروز بيماري هاي صعب العلاج شدند.[نيازمند منبع]
بايد توجه داشت كه همانند هر فناوري مدرن ديگري، عليرغم فوايد بسيار و به تبع آن علاقهمندان زياد در بين محققين و كشاورزان، استفاده از گياهان تراريخته منتقديني دارد. اين انتقادات بر اساس ملاحظات اكولوژيكي و اقتصادي ميباشد چرا كه موجودات تراريخته غالباً به درخواست ابداع كنندگان آنها تحت قوانين مالكيت معنوي محافظت ميشوند.[1]
در ايران توليد آزمايشگاهي برخي از محصولات تراريخته در مراكز علمي و دانشگاهي از حدود بيست و پنج سال قبل آغاز شدهاست. اولين محصول كشاورزي تراريخته، رقمي از برنج است كه در برابر كرم ساقهخوار برنج Chilo suppressalis مقاومت نشان ميدهد. محصولات ديگري نظير سيبزميني و پنبه نيز توليد شدهاند و در حال طي كردن مراحل نهايي ارزيابي و اخذ مجوز رهاسازي هستند.[2]